گروه مشاوران کسب و کار کارفرمانیوز
کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله
تبادل
لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
مجله الکترونیکی اتاقک
و آدرس
otaghack-site.tk
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
در هفتههای گذشته دو آلبوم از دو هنرمند موسیقی وارد بازار شد. «حباب» اثر محسن یگانه و «عاشقانهها» اثر احسان خواجهامیری، اگر هر دو اثر را با دقت گوش کنیم متوجه چند نکته میشویم که بررسی آنها خالی از لطف نیست.
نکته اول: محسن یگانه گفته بود برای «حباب» از تنظیم کنندههای مختلف استفاده کرده تا فضاهای متفاوتی را تجربه کند. این موضوع، قابل بحث است، از این جهت که در موسیقی برای تجربه فضاهای متفاوت، اگر قرار است تفاوتش درستتر باشد، بهتر است در آهنگسازی و نت نویسی به وجود بیاید. در تنظیم موسیقی بیشتر از آنکه سلیقه هنرمند دخیل باشد، محاسبات تاثیر گذار است. تنظیم موسیقی فقط مشخص کردن سازهایی که قرار است هر کدام از نتها را بنوازد نیست، بلکه یاقتن فاصلههای درست بین دو نت موسیقی برای همنوازی یا همان هارمونی است که این بیشتر از آنکه نیاز به ذوق هنرمندانه داشته باشد، به دانش بالا نیازمند است. اگر قرار است تفاوت خلاقانهای در یک اثر موسیقیایی اتفاق بیفتد، بسیار بهتر است که این اتفاق در نوشتن آهنگ باشد. نکتهای که در «عاشقانهها» به وضوح دیده میشود. تعدادی از قطعات این کار ساخته احسان خواجهامیری است که در آن همچنان همان فضاهایی را میشنویم که در کارهای قبلی این خواننده شنیده بودیم اما در قطعاتی که ساخته علیرضا افکاری است تفاوت به وضوح احساس میشود. هرچند خواجهامیری در تکرار خود بسیار خوب و قوی ظاهر شده اما نتوانسته تفاوتی را به وجود بیاورد و تفاوت فضای موسیقیایی در این آلبوم در قطعاتی است که توسط افکاری نوشته شده است
نکته دوم: برای یک خواننده، داشتن لهجه ثابت در کلام بسیار مهم است. اگر دقتی به بزرگان این عرصه بیاندازیم متوجه میشویم که اکثر آنها شعر یا تکستهای قطعاتشان را خودشان مینوشتهاند و همچنان مینویسند. اما این کار مصائب خاص خود را دارد. زیرا کلام مخصوصا در موسیقی پاپ ایرانی حائز اهمیت بسیاری است. همخوانی ترانه هنگام گوش دادن به یک قطعه اتفاقی است که برای اکثر طرفداران موسیقی با کلام میافتد. به همین دلیل وقتی کلام فاقد جذابیت لازم باشد، حتی به صورت ناخودآگاه خیلی زود شنونده یک اثر موسیقیایی را خسته میکند. محسن یگانه خوانندهای است که همواره ترانههای آهنگهایش را نوشته است. اگر دقتی به کارهای قبلی این خواننده بکنیم متوجه خواهیم شد که در گذشته به خاطر لهجه و ادبیات تازهای که او در ترانههایش داشت، کارهایش بسیار پرطرفدار یود. اما در آلبوم «حباب» ترانهها ضعیف به نظر میرسد. حتی در بعضی از ابیات، تشبیههای که ترسیم شده به طور کامل غلط است و این موضوع بعد از چندین بار شنیده شدن قطعه باعث کمرنگ شدن ترانه میشود. اینکه یگانه تلاش دارد ادبیات ترانه سرایی خود را حفظ کند، نکته بسیار مثبتی است اما شاید بهتر باشد او به این نکته هم توجه کند که یک ترانه سرای خوب میتواند در سلیقه او ترانه بسراید و حالا که او دارای یک کاراکتر موسیقیایی است شاید بهتر باشد که از ترانهسرایی حرفهایتر بهره ببرد. برای درک بهتر این موضوع نگاهی به «عاشقانهها» بیاندازیم. احسان خواجهامیری هیچگاه ترانه سرا نبوده اما در تمامی کارهایش دارای ادبیات و لهجه و سلیقهای خاص است. این نشان میدهد که ترانه سراهایی که او با آنها کار کردهاند، همگی با توجه به ادبیات و سلیقه و گذشته موسیقیایی خواجه امیری ترانه سرودهاند و این اتفاقی است که در مورد بسیاری دیگر از خوانندههای سطح بالای موسیقی میافتد و نکته تازهای نیست.
نکته سوم: نکته آخر موضوعی است که تنها شامل حال «حباب» و «عاشقانهها» نیست بلکه شامل همه موسیقی پاپ ما میشود و آن نبودن فضاهای واقعا متفاوت است. شاید مهمترین اتفاقی که باید در ایجاد تفاوت در موسیقی بیفتد، ایجاد خلاقیت و نوآوری در ریتم است، اتفاقی که در موسیقی پاپ و حتی دیگر موسیقیهای ما نیفتاده یا بیش از جرقههایی زود گذر نبوده است. البته اینکه فضای اجتماعی و سیاسی کشور ما در رونق نگرفتن این اتفاق تاثیرگذار است بر هیچکس پوشیده نیست اما اگر به موسیقی همین بیست، سی سال گذشته نگاهی بیاندازیم، خواهیم دید که کارهایی ساخته شدهاند که با تغییر ریتمهای متخلف آثاری با فضا، تم و رنگهای مختلف خلق کردهاند که تا به همین امروز جزو بهترین آثار موسیقی کشور هستند. همین تک اتفاقات نشان میدهد که با همین شرایط و امکانات نیز میتوان تفاوت ایجاد کرد، اما نیازمند قدری تلاش بیشتر است. البته نمیتوان منکر تلاشهای هنرمندان این عرصه شد اما شاید موسیقی ما و به خصوص موسیقی پاپ ما لایق این تلاش بیشتر باشد و ارزش آن را داشته باشد که به شب نخوابیها و پارتیتور پاره کردنهای بیشتری تن داده شود.
مهدی محرابی
نظرات شما عزیزان: